در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

wind load

بارباد، نیروی باد (سازه)

window

پنجره، نورگیر، شیشه (اتومبیل)، ویترین

window (ticket)

جایگاه فروش بلیط، گیشه (باجه) بلیط فروشی

windrow

ریسه، توده، ردیف، به صورت ردیف انباشتن

wing

بال، جناح (ساختمان)، گلگیر (اتومبیل)

wing rearview mirror

آینه بغل اتومبیل،‌ آینه گوشه اتومبیل (کنار گلگیر)

wing wall

دیوار جانبی، دیوار جناحی (پل)

wink

چشمک‌ زدن، سو سو زدن، روشن و خاموش شدن، چراغ زدن، راهنما زدن (اتومبیل)

winker

چراغ راهنما (در بریتانیا)

winter

زمستان، فصل زمستان، زمستانی، زمستان را به سر بردن، زمستان را گذراندن

wipe

نظافت، تمیزکاری، پاک کردن، تمیز کردن، دستمال کشیدن

wire

سیم، مفتول، توری، توری سیمی، تلگراف، تلگرام، با سیم بستن، با مفتول بستن، سیم‌کشی کردن، به برق وصل کردن، تلگراف زدن

wire (high – tensile)

مفتول با مقاومت کششی بالا، سیم (کابل) با مقاومت کششی بالا

wireless

بی‌سیم، بدون سیم، ارتباط رادیویی، دستگاه بی‌سیم

with – flow bus lane

مسیر ویژه اتوبوس هم‌جهت با جریان ترافیک، خط عبوری ویژه اتوبوس هم‌سو با جریان ترافیک

with – flow cycle lane

مسیر ویژه دوچرخه و موتورسیکلت هم‌جهت ترافیک، خط عبوری ویژه وسایل نقلیه دو چرخ هم‌سو با جریان ترافیک

withdraw

بیرون کشیدن، خارج کردن، از رده خارج کردن، جمع کردن، پس گرفتن (پیشنهاد، ادعا)، عقب کشیدن، عقب بردن، عقب‌نشینی کردن، پس رفتن

withdrawal

قطع، ترک، توقف، انقطاع، کناره‌گیری، انصراف، عقب‌نشینی، بازپس‌گیری، گوشه‌گیری، انزوا

wood

چوب، چوبی، از چوب، (مربوط به) چوب، بیشه، درختستان، جنگل، هیزم

wooden a/

چوبی، از جنس چوب، ساخته شده از چوب، از چوب

« ۴۳۹  ۴۴۰  ۴۴۱ ۴۴۲ »
۶۰ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۴۴۱ از ۴۴۵ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰