در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

warning signal

علامت هشدار دهنده، چراغ هشدار، چراغ اخطار

warning signing (advance)

علامت گذاری هشدار دهنده پیش آگاهی، نصب علایم (تابلوهای) هشدار دهنده (اخطاری) پیش آگاهی

warning system

سیستم اعلام خطر، سیستم هشدار دهنده

warp

تاب، تاب خوردگی، پیچ خوردگی، انحراف، تاب خوردن، تاب برداشتن، تاب دادن، تحت تأثیر قرار دادن، خراب کردن، فاسد کردن

warping joint

درز اعوجاج (بتن)، درز تابیدگی (دال بتنی)

warrant

دستور کتبی، حکم، مجوز، اجازه، حواله،‌ رسید، فیش، کوپن، عذر موجه، دلیل قانع کننده، توجیه کردن، موجه ساختن، اقتضا کردن، تضمین کردن ضمانت کردن

warranty

ضمانت، گارانتی، ضمانت نامه، مجوز، اجازه، توجیه، دلیل

wary

محتاط، مواظب، مراقب، بیمناک، نگران

wash

شستشو، شستن، شستنی‌ها، لایه نازک رنگ، لایه آبرنگ رقیق، با خود بردن، با خود آوردن، شستن و بردن (در مورد سیل، امواج و ...) کندن، ایجاد کردن (گودال، شیار) قابل شستشو بودن

washer

واشر، پولک، شوینده، ماشین رختشویی

waste

بایر، لم‌یزرع، موات، زاید، بی‌مصرف، باطله، اتلاف، تضییع، اسراف، فضولات، ضایعات زباله، آشغال، زمین بایر، زمین بی‌حاصل، تلف کردن، هدر دادن، ضایع کردن، اسراف کردن

watch

کشیک، نگهبانی، نگهبان، مأمور گشت، شبگرد، مراقب، محافظ، مأمور، ساعت، ساعت مچی، تماشا کردن، نگاه کردن، بیدار ماندن، ناظر بودن، مراقب بودن، شاهد بودن

water

آب، رود، دریاچه، دریا، آب دادن، آب پاشیدن، آب ریختن، جاری بودن (رود)، آبیاری کردن، آب رساندن

water (free)

آب آزاد (خاک)، رطوبت سطحی (سنگدانه)

صفحه  435  از  445