wreck آهن قراضه، آهنپاره، لاشه کشتی، لاشه هواپیما، اتومبیل اسقاطی، تصادف، سانحه، خراب کردن، ویران کردن، تصادف کردن، غرق کردن
write نوشتن، به نویسندگی پرداختن، قلم زدن، نامه نوشتن، تحریر کردن، گفتن، اظهار کردن (در کتاب یا مجله)
yaw تغییر جهت، تغییر مسیر، انحراف (هواپیما، کشتی)، به یک طرف منحرف شدن، تغییر جهت دادن، از مسیر منحرف شدن