در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

working area

منطقه فعالیت، منطقه کاری، منطقه عملیات اجرایی

workmanship

مهارت، استادی، کیفیت کار، کیفیت ساخت

works

کارها، فعالیت‌ها، عملیات، کارخانه، کارگاه

works (ancillary)

کارهای فرعی، فعالیت‌های جانبی، کارهای وابسته

works (public)

کارهای عام‌المنفعه، عمران و ساخت و ساز

works access

ورودی کارگاه، دسترسی به کارگاه

works light

روشنایی کارگاه، چراغ کارگاه

works vehicles (entry for)

ورود فقط برای وسایل نقلیه کارگاهی، ورودی مخصوص وسایل نقلیه کارگاهی

works vehicles (exit for)

خروج فقط برای وسایل نقلیه کارگاهی، خروجی مخصوص وسایل نقلیه کارگاهی

world

جهان، دنیا، عالم، کائنات، جهان هستی، مردم، همه مردم

worn

کهنه، فرسوده، نخ‌نما، خسته

worn tyre

لاستیک کهنه، لاستیک مستعمل

worse

بدتر، وخیم‌تر، شدیدتر، حادتر

« ۵۵۱  ۵۵۲  ۵۵۳ ۵۵۴ »
۴۸ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۵۵۳ از ۵۵۶ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰