در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

vend

ماشین سکه‌ای، دستگاه سکه‌ای، ماشین فروش خودکار (روزنامه، نوشابه و ...)

vendor

تهویه کردن، هوا را عوض کردن، هواکش گذاشتن، هوا دادن، در معرض هوای آزاد قرار دادن

ventilate

تهویه، عوض کردن هوا، دستگاه تهویه، هواساز، هواکش

ventilator

دستگاه تهویه، هواکش، دستگاه هواکش، دستگاه هواساز

venture

کار مخاطره‌آمیز، ریسک، خطر (بازرگانی و ...)، خطر کردن، ریسک کردن

venture (joint)

تجارت مشترک، سرمایه‌گذاری مشترک، مشارکت (حقوق)

venue

محل، جایگاه، وعده‌گاه، میعادگاه، حوزه صلاحیت دادگاه، محل ارتکاب، محل وقوع حادثه

verge

شانه راه، لبه، حاشیه، کناره، پیش‌آمدگی (بام)

verge post

مسیرنما (تیرک) نصب شده در حاشیه راه

verge trimming

عملیات هرس پوشش گیاهی لبه سواره‌رو

verification

تأیید، اثبات، رسیدگی، کنترل، دلیل، گواه، شاهد

verify

اثبات کردن، ثابت کردن، به اثبات رساندن، محقق داشتن، رسیدگی کردن، کنترل کردن، تأیید کردن، تصدیق کردن، صحه گذاشتن

versatile a/

چندمنظوره، چندکاره (ابزار، دستگاه)، همه‌فن‌حریف، همه‌کاره

versatility

مهارت در فنون مختلف، چندمنظوره بودن، چندکاره بودن

verso

پشت صفحه، صفحه زوج، صفحه دست چپ (در کتاب‌های خط لاتین)، صفحه دست راست (در کتاب‌های خط فارسی و عربی)

vertical a/

عمودی، قائم، خط قائم،‌ صفحه عمودی

« ۵۳۵  ۵۳۶  ۵۳۷ ۵۳۸ »
۴۸ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۵۳۷ از ۵۵۶ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰