در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

urban sprawl

توسعه شهری پراکنده، رشد شهری بی‌رویه و بی‌برنامه

Urbanism

شهرنشینی، زندگی شهری، شهرگرایی

urbanization

تبدیل به شهر شدن، شهر شدن، شهرنشینی

urbanize

شهری کردن، تبدیل به شهر کردن، به صورت شهر درآوردن

urbanized area

منطقه شهرنشین ‌شده، منطقه شهری شده

usable

قابل استفاده، به کار بردنی، قابل مصرف

usable width

عرض (پهنای) مفید،‌ عرض قابل استفاده

usage

استفاده، کاربرد، بکارگیری، استعمال، مصرف، نحوه کاربرد

use

استفاده، استعمال، مصرف، کاربرد، حق استفاده، قدرت استفاده، امکان استفاده، بکارگیری، فایده، خاصیت، ارزش، استفاده کردن، بکار بردن، بکار گرفتن، استعمال کردن، مصرف کردن

use (field of)

زمینه استفاده، زمینه کاربرد، حوزه بکارگیری

used

دست دوم، مستعمل، کارکرده، کهنه

صفحه  529  از  556