در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

unknown

ناشناخته، نامعلوم، مجهول، نامشخص

unlawful a/

خلاف قانون، غیر قانونی، خلاف عرق، غیر اخلاقی، نامشروع

unlicensed driving

رانندگی بدون گواهی‌نامه، رانندگی بدون مجوز

unloaded weight

وزن خالی، وزن بارگیری نشده، وزن بدون بار

unloading

باراندازی، تخلیه بار، خالی کردن بار

unopposed

بدون مخالفت، بدون درگیری، بدون مقاومت

unplanned

پیش‌بینی نشده، اتفاقی، غیر منتظره، بدون برنامه، بدون نقشه، برنامه‌ریزی نشده

unrestricted

بدون قید و شرط، نامحدود، آزاد، باز، بدون مانع (دید)

unskilled

غیر ماهر، بی‌مهارت، ساده، بی‌تخصص، غیر تخصصی

unstable

بی‌ثبات، متزلزل، متغیر، غیر قابل پیش‌بینی، نامطمئن، ناپایدار

unsteady

نامتعادل، بدون تعادل، لرزان، متزلزل، بی‌ثبات، نامنظم، بی‌نظم

untreated

مداوا نشده،‌ درمان نشده، تصفیه نشده، عمل نیامده، خام

up

بالا، فراز، در امتداد، در طول (خیابان، جاده و ...)، تا بالای، به بالای، به طرف بالا، سربالایی، حرکت رو به بالا،‌ صعود

« ۵۲۵  ۵۲۶  ۵۲۷ ۵۲۸ »
۴۸ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۵۲۷ از ۵۵۶ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰