در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

uninterrupted

بدون مانع، بدون مزاحمت، بدون وقفه، لاینقطع، بی‌وقفه، باز (چشم‌انداز، منظره)

union

اتحاد، وحدت، یگانگی، توافق، هماهنگی، سازگاری، وفاق، اتحادیه، سندیکا، باشگاه، انجمن

unique

یگانه، تنها، یکتا، بی‌نظیر، بی‌همتا، منحصر به فرد، خاص، تک، استثنایی

uniqueness

خصلت بی‌نظیر، کیفیت منحصر به فرد بی‌مانندی، بی‌همتایی، بی‌نظیر بودن

unit

واحد، واحد اندازه‌گیری، یکا، بخش، قسمت، یکان، عدد یکان، دستگاه، آپارتمان (در آمریکا)

unit parking depth

فاصله مورد نیاز برای دو ردیف پارکینگ و راهروی تردد میان آنها

unitary

واحد، یگانه، یکپارچه، یکدست

unity

اتحاد، وحدت، یگانگی، اتفاق، توافق، یکپارچگی، واحد، (عدد) یک

universal

عمومی، همگانی، عام، جمعی، کلی، جهانی

universal joint

بند کاردان، قفل یونیورسال، اتصال مفصلی چرخان

university

دانشگاه، دانشگاهیان، (مربوط به) دانشگاه، دانشگاهی

« ۵۲۴  ۵۲۵  ۵۲۶ ۵۲۷ »
۴۸ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۵۲۶ از ۵۵۶ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰