در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

telex

تلکس، تلکس کردن، با تلکس فرستادن، تلکس زدن

teller

صندوق‌دار، تحویل‌دار

temporary a/

موقت، موقتی، گذرا، زودگذر، آنی

temporary signing

علامت‌گذاری (پیغام) موقت، نصب علایم (تابلو) موقت

tenant

اجاره‌نشین، مستأجر، متصرف

tendency

تمایل، گرایش، میل، رغبت، کشش

tender

مناقصه، مزایده، پیشنهاد قیمت، در مناقصه شرکت کردن، در مزایده شرکت کردن، پیشنهاد قیمت دادن

tender reception

دریافت پیشنهاد (قیمت در مزایده یا مناقصه)

tendering

مناقصه، مزایده، برگزاری مناقصه، برگزاری مزایده

« ۴۸۷  ۴۸۸  ۴۸۹ ۴۹۰ »
۴۸ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۴۸۹ از ۵۵۶ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰