در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

surplus (social)

مازاد اجتماعی (اختلاف بین ارزش جمعی برای یک کالای مصرفی و ارزش مؤثر و واقعی آن)، مجموع مازاد مصرفی و مازاد تولیدی، تفاوت قیمت مورد قبول اجتماع و قیمت کالا در بازار

surrender

تسلیم، واگذاری، انصراف، چشم‌پوشی، تسلیم شدن، تسلیم کردن، واگذار کردن، صرف نظر کردن، چشم پوشیدن

surrendings

محیط، فضا، محیط پیرامونی، دور و بر، حول و حوش، اطراف

survey

بررسی، مرور، مطالعه، سنجش، بازبینی، ارزیابی، بازدید، نظرخواهی، نظرسنجی، پیمایش، مساحی، نقشه‌برداری، بررسی کردن، سنجیدن، مورد مطالعه قرار دادن، مرور کردن، ارزیابی کردن، بازبینی کردن، نظرخواهی کردن، نقشه‌برداری کردن

survey (cordon)

مطالعه وضعیت سفرها در خطوط مرزی مناطق ترافیکی یک شهر، مطالعه ترافیک ورودی و خروجی به یک محدوده که با خط فرضی مشخص شده است.

survey (ordnance)

سازمان جغرافیایی (ارتش)، مؤسسه نقشه‌برداری کشوری (بریتانیا)

survey (roadside)

بررسی (برداشت اطلاعات یا نظرسنجی) در کنار راه

« ۴۷۷  ۴۷۸  ۴۷۹ ۴۸۰ »
۴۸ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۴۷۹ از ۵۵۶ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰