در حال بارگذاری ...
در مرورگر شما Javascript فعال نیست. برای استفاده بهتر از این سایت آن را فعال کنید.
بیشتر
لغت
توضیح
bastard - massive rock
سنگ متراکم
batch
آبخوره (سیمان، گچ، بتن)، پیمانه، دسته، گروه
batch concrete mixer
بتنساز منقطع، بتنساز پیمانهای
batch mixing plant
کارخانه اختلاط بتن
batch processing
پردازش گروهی (کامپیوتر)
batch treating
عملیات مرحله ای
batching oil - batch oil
روغن ریسمان
batching pig
موشک جداسازی
batching plug
مجرابند جداسازی
batching [concrete]
تعیین درصد اجزای بتن، پیمانه کردن
bathing resort
پلاژ تفریحی
bathroclase - bott0m joint
شکاف افقی
bathyal deposits
نهشتهای ژرفایی
bathymeter
عمق یاب
bathymetric chart
نقشه ژرفا سنجی
bathymetric survey
بررسی ژرفا سنجی
bathymetry
ژرفا سنحی
bathypelagic
پهنه- ژرفایی
bathyscaphe
کشتی زیرآبی
batter of a wall
شیب دیوار، میل دیوار
battery (rechargeable)
باتری قابل شارژ
battery [car]
باتری، پیل، انباره، مجموعه، سری
baud
باود
baume scale
مقیاس بومه
bauxite
بوکسیت، کانی آلومینیم
bauxite (calcined)
بوکیست آهکی شده
bay
دهانه، پیشآمدگی (سازه)، تاقچه، تاق نما (معماری)، مخزن پشت آبگیر، سکو (راهآهن)، پهلوگاه
bay (bus)
فرورفتگی (بریدگی) ایستگاه اتوبوس، عقب رفتگی محل ایستگاه اتوبوس، پهلوگاه ایستگاه اتوبوس
bay (loading)
سکوی بارگیری
bay (marked)
سکوی علامتگذاری شده
bay (parking)
محل توقف، مکان توقف، جایگاه پارکینگ
bay (passing)
محل عبور
bay (pipe)
محل عبور لوله، معبر لوله
bay reserved for handicapped people
سکوی ویژه معلولین، سکوی مختص معلولان
be on the road lv/
سیار بودن، در حال حرکت بودن
beach
ساحل، کنار دریا
beacon
علامت، علامت خطر، چراغ خطر، چراغ دریایی، برج دیدهبانی، چراغ عابر پیاده (در بریتانیا)
beacon (flash)
علامت خطر چشمکزن
beacon (radio)
فرستنده رادیویی
beacon light
چراغ دریایی
bead (glass)
گوی شیشهای، گلاسبید
beam (Benkelman)
تیر بنکلمن
beam (cantilever)
تیر یک سر آزاد، تیر طرهای
beam (concrete)
تیر بتنی
beam (continuous)
تیر یک سره، تیر چند دهانه (سازه)
beam (edge)
تیر لبه، تیر کناری (دال بتنی)
beam (end)
تیر انتهایی
beam (high)[USA]
نور بالا (چراغهای جلوی وسیله نقلیه) [اصطلاح آمریکایی]
صفحه 47 از 556