در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

strain

تغییر شکل نسبی، کرنش (مصالح)، کشیدن، محکم کشیدن، فشار آوردن، صدمه زدن، از حد فراتر رفتن

strain gauge

دستگاه اندازه‌گیری تغییر شکل نسبی، کرنش‌سنج

strand

بافه، سیم‌بافته (بتن پیش‌تنیده)، نخ، سیم، مفتول، ساحل شنی، ساحل ماسه‌ای، به گِل نشستن (کشتی)

strap

تسمه (فلزی)، تیر تسمه (پی‌سازی)، بست رکابی (بتن مسلح)، بند، تسمه، نوار، بستن، محکم کردن، بانداژ کردن

strategic

استراتژیک، سوق‌الجیشی، راهبردی، اساسی، مهم، حساس

strategy

راهبرد، سیاست، برنامه، نقشه، تدبیر، مدیریت، برنامه‌ریزی، استراتژی

strategy (corporate)

راهبرد یک سازمان یا شرکت با هدف دستیابی به موفقیت تجاری در بلندمدت

stratification

لایه‌بندی (بتن)، چینه‌بندی (زمین‌شناسی)

stratified sample

نمونه تصادفی انتخاب‌شده از هر لایه یک جمعیت طبقه‌بندی شده

stream

نهر، جوی، رود، جریان (هوا، آب، ترافیک)، کلاس، گروه، سطح، جاری شدن، سرازیر شدن، جریان یافتن، روانه ‌شدن، روان ساختن، جاری کردن، کلاس‌بندی کردن، گروه‌بندی کردن

« ۴۶۶  ۴۶۷  ۴۶۸ ۴۶۹ »
۴۸ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۴۶۸ از ۵۵۶ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰