در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

steel ball

ساچمه فولادی، گلوله فولادی

steel pin

محور فولادی، میخ فولادی

steel upgrde [USA]

سربالایی تند، سربالایی تیز [اصطلاح آمریکایی]

steelworks

کارخانه فولادسازی، کارخانه ذوب آهن

steep a/

تند، تیز (شیب)، پرشیب، پرسراشیب، شیب‌دار (راه)، نامعقول، بیش از حد (قیمت)، غیر منطقی، بی‌ربط (تقاضا)

steep asphalt

قیر سفت (مورد استفاده در بام‌های با شیب تند)

steer v/

پشت فرمان نشستن، فرمان را گرفتن، راندن، بردن، هدایت کردن (اتومبیل، قایق و ...)، رهنمون شدن، ادامه دادن

steering

هدایت کردن، راندن، فرمان، رُل (اتومبیل)، سکان (کشتی)

steering (four – wheel)

سیستم انتقال نیرو از میل گاردان به هر چهار چرخ (وسیله نقلیه)

steering gear

دستگاه هدایت (اتومبیل، هواپیما و...)، رانش‌افزار

steering wheel

فرمان، رُل (وسیله نقلیه)، سکان (کشتی)

stem

ساقه، تنه، بند آوردن، متوقف کردن (جریان مایع)، مقابله کردن، روبرو شدن

stencil

شابلون، طرح، نقش (با شابلون)، کاغذ استنسیل، با شابلون نقش انداختن، با شابلون کشیدن

step

پله، تک پله، گام، قدم، فاصله کم، طرز راه رفتن، اقدام، عمل، درجه، مرتبه، رتبه، قدم برداشتن، قدم زدن، راه رفتن، رفتن، آمدن

« ۴۶۳  ۴۶۴  ۴۶۵ ۴۶۶ »
۴۸ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۴۶۵ از ۵۵۶ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰