در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

single

تک، تکی، تنها، منفرد، یگانه، یکسره، یکطرفه (بلیط)

sintering

کلوخه‌سازی، تف‌جوشی، درهم‌جوشی

sit

نشستن، جلسه داشتن، تشکیل جلسه دادن، نشاندن، قرار داشتن

site

جا، مکان، محل، زمین، کارگاه، قرار دادن، نصب کردن، بنا کردن، ساختن، برپا کردن

site (licensed)

سایت دارای مجوز، محل ثبت شده، کارگاه مجاز

صفحه  443  از  556