sight بینایی، دید، رؤیت، مشاهده، میدان دید، منظره، چشمانداز، دیدن، رؤیت کردن، مشاهده کردن، بررسی کردن
sign (compulsory cycle track) تابلوی تعیین مسیر اجباری دوچرخه و موتورسیکلت، تابلوی تعیین مسیر اجباری وسایل نقلیه دوچرخ