در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

shuttle

خط ثابت، خط هر روزه، خط رفت و برگشت (هواپیما، قطار، اتوبوس)، رفت و برگشت کردن، رفت و آمد کردن

shuttle bus service

سرویس اتوبوس رفت و برگشت بین یک مبدأ و مقصد معین (مثلاً فرودگاه و مرکز شهر)

shy distance [USA]

فاصله میان وسایل نقلیه، فاصله اطمینان‌بخش از موانع

sick

مریض، بیمار، ناخوش، بدحال

side

طرف، سواره‌رو، کنار، پهلو، بغل، جنب، جنبی، جانبی، کناری، فرعی، سمت، جهت، جنبه، وجه، دیدگاه، بخش، قسمت

side collision

برخورد از پهلو، تصادف کناری، برخورد جانبی

side shock

ضربه جانبی، برخورد از پهلو

side street

خیابان فرعی که در انتها به یک خیابان اصلی ختم می‌شود.

side wall

دیوار کناری، دیوار جانبی

sidecar

اتاقک موتورسیکلت، سایدکار

sideway

جانبی، یکطرفه، یک‌وری، یک‌سویه، کوره‌راه، راه فرعی

« ۴۳۱  ۴۳۲  ۴۳۳ ۴۳۴ »
۴۸ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۴۳۳ از ۵۵۶ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰