در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

shield

حفاظ، سپر، زره حفاری (تونل)، جدابند (گودبرداری)، سپر محافظ، محافظت کردن، حفاظت کردن، حفاظ گذاشتن، حمایت کردن

shift

تغییر، دگرگونی، جابجایی، نقل مکان، شیفت، نوبت، راه‌حل، چاره، جابجا شدن، نقل مکان کردن، جابجا کردن، تغییر مکان دادن، کار عوض کردن

ship

کشتی، با کشتی فرستادن، با کشتی حمل کردن، ارسال کردن، فرستادن، حمل کردن، سوار کشتی شدن، با کشتی سفر کردن

shipment

محموله، بار، حمل، ارسال، حمل با کشتی (کالا)

shipping

کشتیرانی، ناوگان دریایی، کشتی‌ها، حمل با کشتی، هزینه حمل با کشتی

shire

استان، ایالت (در بریتانیا)

shock

تکان، شوک الکتریکی، برق‌گرفتگی، ضربه، برخورد، تصادم، کوبش، تکان دادن، شوک وارد کردن، تصادم کردن، برخورد کردن

shock absorber

ضربه‌گیر، کوبه‌گیر، تکان‌کاه، کمک‌فنر

shop

فروشگاه، دکان، مغازه، کارگاه، تعمیرگاه، مؤسسه، بنگاه، دفتر

shore

شمع، شمعک، ساحل، کرانه، خشکی، شمع زدن، شمعک زدن

shoring

شمع‌کوبی، شمع‌بندی، شمعک‌زنی

short

کوتاه، کم، اندک، ناگهان، یک‌مرتبه، بی‌مقدمه

short cut

میان‌بُر، راه میان‌بُر، راه کوتاه

« ۴۲۹  ۴۳۰  ۴۳۱ ۴۳۲ »
۴۸ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۴۳۱ از ۵۵۶ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰