video ویدیو، دستگاه ویدیو، ضبط ویدیویی، ضبط تلویزیونی، پخش تصویری، پخش تلویزیونی، تصویری، ویدیویی، ضبط ویدیویی، با ویدیو پخش کردن، فیلمبرداری ویدیویی کردن
view نظر، چشمانداز، منظره، رأی، عقیده، دیدگاه، نقطهنظر، برداشت، تلقی کردن، دیدن، نگاه کردن، مشاهده کردن، تماشا کردن
violate شکستن (عهد، پیمان)، نقض کردن، زیر پا گذاشتن، تخلف کردن، تخطی کردن، بیاحترامی کردن، بیحرمتی کردن، به هم زدن، نادیده گرفتن، سلب کردن