در حال بارگذاری ...
در مرورگر شما Javascript فعال نیست. برای استفاده بهتر از این سایت آن را فعال کنید.
بیشتر
لغت
توضیح
vehicle – sensing loop
حلقه حسگر وسیله نقلیه
vehicle – to - vehicle communication
ارتباط بین وسایل نقلیه
vehicles (class of)
رده وسایل نقلیه، طبقهبندی وسایل نقلیه
vehicles (combination of)
ترکیب وسایل نقلیه
vehicles (distance between)
فاصله میان وسایل نقلیه
vehicles (entry for works)
ورود برای وسایل نقلیه کارگاهی، ورودی مخصوص وسایل نقلیه کارگاهی
vehicles (exit for works)
خروج برای وسایل نقلیه کارگاهی، خروجی مخصوص وسایل نقلیه کارگاهی
vehicles (file of)
ردیف وسایل نقلیه، صف وسایل نقلیه
vehicles (fleet of)
ناوگان وسایل نقلیه
vehicles (line of)
صف وسایل نقلیه، ردیف وسایل نقلیه
vehicles (stream of)
جریان وسایل نقلیه
vehicles only (entry for)
ورود فقط برای وسایل نقلیه، ورودی مخصوص وسایل نقلیه
vehicles per day
تعداد وسایل نقلیه در روز
vehicles per hour
تعداد وسایل نقلیه در ساعت
vehicles per lane
تعداد وسایل نقلیه در هر خط عبوری
vehicles warning (stopped)
هشدار برای آگاهی از وسایل نقلیه متوقف
vehicular
(مربوط به) وسایل نقلیه، موتوری با وسایل نقلیه
vehicular accidents
تصادفات وسایل نقلیه
vehicular gap [USA]
فاصله بین وسایل نقلیه [اصطلاح آمریکایی]
vehicular pollution
آلودگی ناشی از وسایل نقلیه
vehicular road
راه اتومبیلرو، راه ویژه وسایل نقلیه موتوری
vehicular traffic
ترافیک وسایل نقلیه (موتوری)
vehicular transport
حملونقل با استفاده از وسایل نقلیه (موتوری)
vehicular travel
سفر با وسایل نقلیه
vehicular volume
ترابری (حمل) با استفاده از وسایل نقلیه
vehiculate
جابجایی وسایل نقلیه
vehiculation
سرعت، شتاب
velocity
سرعت برخورد
velocity (impact)
سرعت نور
velocity of light
به فروش گذاشتن، فروختن
vend
ماشین سکهای، دستگاه سکهای، ماشین فروش خودکار (روزنامه، نوشابه و ...)
vending machine
فروشنده، دستفروش
vendor
تهویه کردن، هوا را عوض کردن، هواکش گذاشتن، هوا دادن، در معرض هوای آزاد قرار دادن
ventilate
تهویه، عوض کردن هوا، دستگاه تهویه، هواساز، هواکش
ventilation (longitudinal)
تهویه طولی (تونل)
ventilation (natural)
تهویه طبیعی
صفحه 715 از 741