در حال بارگذاری ...
در مرورگر شما Javascript فعال نیست. برای استفاده بهتر از این سایت آن را فعال کنید.
بیشتر
لغت
توضیح
unimodal transport
حملونقل با استفاده از یک مد (روش)
uninterrupted
بدون مانع، بدون مزاحمت، بدون وقفه، لاینقطع، بیوقفه، باز (چشمانداز، منظره)
uninterrupted flow
جریان پیوسته، جریان ممتد
uninterrupted traffic
ترافیک ممتد، ترافیک پیوسته
union
اتحاد، وحدت، یگانگی، توافق، هماهنگی، سازگاری، وفاق، اتحادیه، سندیکا، باشگاه، انجمن
union (customs)
اتحادیه گمرکی، توافقنامه گمرکی
union (European)
اتحادیه اروپا
union (trade)
اتحادیه کارگری، اتحادیه صنفی
unique
یگانه، تنها، یکتا، بینظیر، بیهمتا، منحصر به فرد، خاص، تک، استثنایی
uniqueness
خصلت بینظیر، کیفیت منحصر به فرد بیمانندی، بیهمتایی، بینظیر بودن
unit
واحد، واحد اندازهگیری، یکا، بخش، قسمت، یکان، عدد یکان، دستگاه، آپارتمان (در آمریکا)
unit (central processing)
واحد پردازش مرکزی (CPU)
unit (component) [part]
واحد تشکیل دهنده، جزء تشکیل دهنده [بخش]
unit (construction)
واحد ساختمانی
unit (control processing)
واحد کنترل پردازش
unit (conversion)
واحد تغییر، واحد تبدیل
unit (data transmission)
واحد انتقال دادهها
unit (display)
واحد نمایش
unit (distance)
واحد فاصله، واحد مسافت
unit (drying and mixing)
واحد خشککن و مخلوطکن
unit (in – vehicle)
دستگاه درون وسیلهای)
unit (in – vehicle) [computer]
دستگاه نصب شده داخل وسیله نقلیه [کامپیوتر]
unit (intermodal transport)
واحد حملونقل ترکیبی
unit (length)
واحد طول
unit (loading)
واحد بارگذاری، واحد بارگیری
unit (local administrative)
واحد اداری محلی
unit (magnetic tape)
واحد نوار مغناطیسی
unit (measurement)
واحد اندازهگیری
unit (on – board) [computer]
دستگاه نصب شده (داخل وسیله نقلیه) [کامپیوتر]
unit (passenger car)
واحد خودروی شخصی، واحد خودروی سبک (PCU)
unit (symbol of)
علامت واحد
unit (transmission)
واحد انتقال
unit (transport)
واحد حملونقل
unit (visual display)
واحد نمایش تصویری
unit (volume)
واحد حجم
unit (weight)
واحد وزن
صفحه 701 از 741