در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

uncertainty

عدم اطمینان، عدم قطعیت، ناپایداری، بی‌ثباتی، تردید

unconscious a/

بی‌هوش، ناخواسته، نادانسته، غیر عمدی، ناخودآگاه

uncontrolled

کنترل نشده، مهار نشده، غیر قابل کنترل، مهار نشدنی، خارج از کنترل

under

زیر، کنار، پایین، کمتر از، پایین‌تر از، تحت فرمان، در زمان، در دوران، طبق، براساس، به موجب، در دست، در حال، تحت، تحت تأثیر، تحت نفوذ، ذیل، در زمره

undercounting

کم شماری، کمتر از میزان واقعی درنظر گرفتن

underestimate v/

برآورد کمتر از حد، برآورد پایین، کم برآورد کردن، کمتر از حد ارزیابی کردن، دست کم گرفتن، کم بها دادن، ناچیز انگاشتن، کوچک شمردن

underestimation

برآورد کمتر از حد، برآورد پایین، ناچیزانگاری، کوچک شماری

undergraduate

دانشجوی (دوره لیسانس)، دانشجوی (دوره کارشناسی)، (مربوط به) دوره لیسانس، (مربوط به) دوره کارشناسی، (مربوط به) کارشناسی

underground

زیرزمین، در خفا، مخفیانه، زیرزمینی، مخفی، مترو، راه‌آهن زیرزمینی، قطار زیرزمینی

صفحه  698  از  741