suspend آویزان کردن، آویختن، معلق کردن، شناور کردن، به حالت تعلیق درآوردن، معوق گذاشتن، به تأخیر انداختن
sweep جارو، جاروکشی، نظافت، رفتوروب، خط، انحنا (ساحل، جاده، رود)، دامنه، حوزه، گسترده، حیطه، گشت، گردش، جارو کردن، تمیز کردن، جمع کردن (آشغال)