supply عرضه، تهیه، تأمین، تدارک، تدارکاتی، تدارکات، موجودی، ذخیره، لوازم ضروری، لوازم، ضروریات، تأمین کردن، فراهم کردن، تهیه کردن، تدارک دیدن، برآوردن (نیاز)، عرضه کردن، پیدا کردن، به دست آوردن (پاسخ)
support تکیهگاه، نگهدارنده، تیر تقویت، حمایت، پشتیبانی، کمک، یاری، مساعدت، حمل کردن، نگه داشتن، تحمل کردن، حمایت کردن، پشتیبانی کردن، یاری رساندن، تأیید کردن، کمک مالی کردن، تأمین کردن