در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

summary

خلاصه، چکیده، فشرده، ملخص

summer

تابستان، تابستانی، (مربوط به) تابستان

summer resort

تفریحگاه تابستانی، استراحتگاه تابستانی

summit

قله، نوک، اوج، سر

summons

احضار، احضاریه، برگ احضار، خواست‌برگ، دستور، فرمان،‌ احضار کردن، به دادگاه فراخواندن، احضاریه فرستادن

sump

چاهک، حوضچه (فاضلاب)

sun

خورشید، آفتاب

sunken road

راه مغروق، راه فرورفته (فرونشسته)

sunset

غروب آفتاب، مغرب،‌ هنگام غروب خورشید

sunshine

نور آفتاب، نور خورشید، آفتاب، گرمای آفتاب

supercooled rain

بارش به صورت مایع در دمای پایین‌تر از نقطه انجماد

superhighway [USA]

راه عریض اغلب دارای شش خط عبوری یا بیشتر برای ترافیک سریع‌السیر [اصطلاح آمریکایی]

superintendent

سرپرست، مسؤول، رییس، مدیر، سربازرس

supervision

نظارت، سرپرستی، اداره، هدایت، راهنمایی

صفحه  634  از  741