stiffer سخت شدن، سفت شدن، خشک شدن، انعطافناپذیرتر شدن، سخت کردن، سفت کردن، خشک کردن، انعطافناپذیر کردن
stock موجودی، ذخیره، محموله (در انبار)، حیوانات اهلی، چهارپایان، قرضه، تبار، نسل، مقام، منزلت، انبار کردن، در انبار نگه داشتن، تجهیز کردن
stop توقف، ایست، مکث، وقفه، ایستگاه (اتوبوس، قطار و ...)، متوقف کردن، نگه داشتن، قطع کردن، کنار گذاشتن، بستن، گرفتن، پر کردن، متوقف شدن، بند آمدن (باران)، ماندن