در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

spatial

فضایی، (مربوط به) فضا، ناشی از بُعد مسافتی، مکانی، وابسته به مکان

special

مخصوص، خاص، ویژه، به خصوص، استثنایی، قطار ویژه، ویژه‌نامه (روزنامه)، برنامه ویژه (رادیو، تلویزیون)

specialization

تخصصی شدن، تخصصی کردن، تخصص، دوره تخصصی

specialize

متخصص بودن، متخصص شدن، مشخص کردن، تخصیص دادن، اختصاص دادن، خصوصی کردن، اختصاصی کردن

specially

به ویژه، به طور خاص، خصوصاً، صرفاً، به خصوص، علی‌الخصوص، مخصوصاً

specific

دقیق، صریح، روشن، خاص، ویژه، معین، مشخص

صفحه  606  از  741