در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

solicitor

مشاور حقوقی، وکیل، بازاریاب (در آمریکا)

solid

جامد، محکم، سخت، سفت، غیر مایع، منجمد، منسجم، خالص، یکدست، یکپارچه، مقاوم، پر استقامت، تمام، کمال، سه‌بعدی (هندسه)، اساسی، قاطع

solid slab

دال توپر، دال یکپارچه (بتن مسلح)

solution

حل، جواب، پاسخ، راه‌حل، محلول، انحلال، حل کردن، حل شدن

solve

حل کردن، پاسخ را پیدا کردن، مرتفع کردن، برطرف کردن

solvent

حلال، حل‌کننده بدون قرض، قادر به پرداخت بدهی

sonic

صوتی، (مربوط به) صوت

sort

نوع، ‌جور، قسم، گونه جدا کردن، سوا کردن، دسته دسته کردن، تفکیک کردن، دسته‌بندی کردن، مرتب کردن

sound

سالم، بی‌عیب، درست،‌ محکم، سلیم، منطقی، مطمئن، قابل اعتماد،‌ کامل، دقیق، صحیح، عمیق، صوت، صدا، آوا، لحن، صوتی، (مربوط به) صوت، به نظر آمدن، به نظر رسیدن، احساس شدن، صدا دادان، صدا کردن، به صدا درآوردن، نواختن، عمق‌سنجی کردن، ژرفایابی کردن

sound insulation

عایق‌بندی صوتی (آکوستیکی)، عایق‌کاری صوتی

sound level meter

دستگاه سنجش سطح صوت، دستگاه سنجش تراز صوت

صفحه  603  از  741