در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

allotment

تقسیم، توزیع، تخصیص، تعیین

allowance

رواداری، تخفیف، سهمیه، مقرری، فوق‌العاده و کمک هزینه، فوق‌العاده مجاز، اضافه مجاز

alloy

آلیاژ، فلز مرکب، همبسته، همجوش

alluvial a/

رسوبی، آبرفتی، ته نشستی، ته‌نشین شده، آبرفت

alluvial deposits

رسوبات ته‌نشین شده، رسوبات آبرفتی، ته نشست‌های آبرفتی

alluvial fan

مخروط آبرفتی، مخروط رسوبی، مخروط افکنه

alluvium

مصالح رسوبی، آبرفت، رسوب

alphanumeric a/

دارای الفبا و عدد، وابسته به حروف الفبا و اعداد با هم، الفبایی ـ عددی

alteranate a/

متناوب، نوبتی، یک در میان، به دنبال هم

« ۲۳  ۲۴  ۲۵ ۲۶ »
۳۶ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۲۵ از ۷۴۱ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰