در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

alderman

عضو انجمن شهر، عضو ارشد انجمن محل

aleatory a/

اتفاقی، نامعلوم، نامطمئن، تصادفی

Algol

الگول (زبان الگوریتم)

alienation

صف‌بندی، خطی کردن، به خط در آوردن

alignment

مسیر، جهت، هم‌راستایی، پیاده‌کردن ( نقشه) مسیر، صف‌بندی، ردیف‌بندی، میزان کردن، تنظیم کردن

صفحه  23  از  741