در حال بارگذاری ...
در مرورگر شما Javascript فعال نیست. برای استفاده بهتر از این سایت آن را فعال کنید.
بیشتر
لغت
توضیح
administration
اداره، اجرا، اعمال، مجریان، مسئولان، دولت، زمامداری
administrative a/
اداری، حکومتی، اجرایی
administrative board
کمیته اداری، شورای اداری، هیأت اجرایی
administrative court
دادگاه اداری
administrative document
سند اداری، سند اجرایی
administrative law
قانون اداری
administrative restraint
محدودیت اجرایی، مانع اداری، محدودیت اداری
administrative staff
پرسنل اداری، پرسنل اجرایی
administrative unit (local)
واحد اداری محلی
admission
پذیرش، قبول، ورود، ورودی، حق ورود، ورودیه
admission card
کارت ورودی
admission to hospital
بستری در بیمارستان
admit to a hospital lv/
بستری کردن (شدن) در یک بیمارستان
admixture
مخلوط، ترکیب
adolescent
نوجوان
adopt
اتخاذ کردن، اختیار کردن، اقتباس کردن، پذیرفتن، تصویب کردن، انتخاب کردن، برگزیدن
adopted corridors
کریدورهای انتخابی
adrift
سرگردان
adsorbed gas
گاز جذب شده
adsorption
جذب سطحی، رونشینی، اتصال و انقباض
adsorption activity - diffusion activity - membrane activity
معالیت کشش سطحی
adsorption treatment - adsorption treating
جذب کاری
adult
بزرگسال، انسان بالغ
adult education
آموزش بزرگسالان
صفحه 20 از 1111