در حال بارگذاری ...
در مرورگر شما Javascript فعال نیست. برای استفاده بهتر از این سایت آن را فعال کنید.
بیشتر
جمعه 28 دی 1403
|
الجمعه 17 رجب 1446
|
Friday 17 January 2025
ورود/ثبت نام
صفحه اصلی
بانک جامع اطلاعات حمل و نقل
اقتصاد و بازرگانی حمل و نقل
انجمن های بین المللی
بیمه حمل و نقل
قانون و آیین نامه ها
خودرو
خودروهای سواری
تاریخچه
قیمت خودرو
مشخصات فنی
خودروهای سنگین
تولید کنندگان خودروهای سنگین
باری
معرفی خودروهای سنگین باری
مسافری
حمل و نقل ریلی
انجمن های بین المللی
تاریخچه
ناوگان
قانون و آیین نامه ها
سیستم های حمل و نقل ریلی
برون شهری
شبکه ریلی ایران
درون شهری
معرفی متروهای جهان
حمل و نقل جاده ای
زیرساخت ها
راهداری
مجتمع خدمات رفاهی
معرفی راه ها
انواع راه ها
پایانه های مرزی
انجمن های بین المللی
ITS
ناوگان
کالا
مسافر
قوانین و آیین نامه ها
تاریخچه
حمل و نقل دریایی
زیر ساخت ها
بنادر
قانون ها و آیین نامه ها
ناوگان
کشتی ها
خطوط کشتیرانی
تاریخچه
انجمن های بین المللی
حمل و نقل هوایی
ایرلاین ها
تاریخچه
زیر ساخت ها
فرودگاه ها
انجمن های بین المللی
قوانین و آیین نامه ها
ناوگان
شرکت ها
اخبار
مقالات
واژه نامه
فارسی به انگلیسی
انگلیسی به فارسی
تلویزیون تخصصی حمل و نقل
حمل و نقل ریلی
حمل و نقل جاده ای
حمل و نقل دریایی
حمل و نقل هوایی
حمل و نقل هوشمند
حمل و نقل بین المللی
حمل و نقل شهری
زیرساخت های حمل و نقل
کودک و حمل و نقل
اقتصاد و بازرگانی حمل و نقل
سخنرانی ها و افتتاحیه ها
خودرو
خودروهای سنگین
موتورسیکلت
پخش زنده
مصاحبه اختصاصی
چهره ها
دانلود
تلفن همراه
اندروید
کتب تخصصی
ادبیات
خاطره
داستان
شعر و نثر
ضرب المثل
نقاشی
کاریکلماتور
کودک و حمل و نقل
استان ها
تماس با ما
درباره ما
خانه
/
فهرست بانک اصطلاحات تخصصی صنعت حمل ونقل
فارسی به انگلیسی
انگلیسی به فارسی
لغت
توضیح
adhesive sheet
صفحه چسبنده
adhesive water - attached water
آب چسبیده
adhesiveness
چسبندگی
adit (exploratory)
دالان شناسایی، گالری شناسایی
adjacent
مجاور، نزدیک، همجوار
adjacent line
خط کناره، خط حاشیه، خط مجاور
adjacent property
املاک مجاور
adjacent rock - adjoining rock
سنگ مجاور
adjacent strata - adjacent beds
لایه های مجاور
adjoining
هم مرز، متصل، پهلوی هم، پیوسته
adjoining house property
ساختمان حاشیهای، ساختمان (ملک) کنار جاده
adjoining sidewalk
پیادهروی پیوسته
adjust v/
تنظیم کردن، میزان کردن، تعدیل کردن، اصلاح کردن، وفق دادن، سازگار کردن، تطبیق دادن
adjustable bean - adjustable flow bean - adjustable choke
پستانک فوران قابل تنظیم
adjustable expanding reamer
برقوی بازشوی قابل تنظیم(برای مته)
adjustable lantern
چراغی که نور آن قابل تنظیم است
adjusting rod
ساقه تنظیم
adjustment
تنظیم، میزان، تعدیل، اصلاح، کاهش قیمت، تعدیل قیمت
adjustment (price subject to)
قیمت در معرض تعدیل، قیمت قابل تعدیل، قیمت تعدیلپذیر
adjustment (price)
تجدیدنظر در قیمت، تنظیم قیمت، تعدیل قیمت
adjustment (zero)
تنظیم صفر (دستگاه اندازهگیری)
adjustment clause (price)
ماده یا شرطی برای تجدیدنظر در قیمت، ماده مربوط به تعدیل قیمت
adjustment factor
ضریب تنظیم
adjustment of apparatus
تنظیم دستگاهها
«
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
»
۲۴ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۱۹ از ۱۱۱۱ صفحه
نتایج در هر صفحه:
۱۲
۲۴
۳۶
۴۸
۶۰