width (traveled way) [USA] عرض کل قابل استفاده توسط وسایل نقلیه، عرض کل سوارهرو و شانه [اصطلاح آمریکایی]
wild وحشی، غیر اهلی، اهلی نشده، خود رو، جنگلی، بیابانی، صحرایی (گیاه)، بایر، برهوت، بیآب و علف (زمین)، خالی از سکنه (سرزمین)، توفانی، ناآرام، شدید، تند، بیهدف، بینقشه، غیر منطقی، نسنجیده، حسابنشده، محیط طبیعی، محیط وحش