در حال بارگذاری ...
در مرورگر شما Javascript فعال نیست. برای استفاده بهتر از این سایت آن را فعال کنید.
بیشتر
لغت
توضیح
westbound vehicle
وسیله نقلیه عازم غرب
wet
خیس، مرطوب، تر، نمناک، بارانی، هوای بارانی، باران، نم، رطوبت، خیس کردن، تر کردن، نم زدن
wet mix macadam
مخلوط ماکادام مرطوب، مخلوط ماکادام آبی
wet pavement
روسازی مرطوب
wet season
فصل پرباران، فصل مرطوب
wet soil
خاک مرطوب
wet weather
آب و هوای مرطوب
wet – mixed material
مصالح مخلوط شده به صورت مرطوب، مصالح مخلوط پر آب
wetlands
مرداب، باتلاق، زمینهای باتلاقی، نواحی مردابی
wetted area [pipe]
مساحت تر شده ]لوله[
wetted cross section [pipe]
مقطع عرضی تر شده ]لوله[
wetted perimeter [pipe]
محیط تر شده ]لوله[
wetting agent
عامل مرطوبکننده، افزودنی مرطوبکننده، ماده خیس کننده
wetting [materials]
اضافه کردن آب، مرطوب کردن، خیس کردن ]مصالح[
wheel
چرخ، فرمان، رل، سکان، هل دادن، کشیدن، بردن، پهن کردن، چرخیدن، چرخ زدن
wheel (dual)
چرخ دوتایی، چرخ دوبل
wheel (front)
چرخ جلو
wheel (gear)
چرخ دنده
wheel (locked)
چرخ قفل شده
wheel (rear)
چرخ عقب (وسیله نقلیه)
wheel (single)
چرخ تک
wheel (spare)
چرخ یدک، چرخ زاپاس
wheel (steel)
چرخ فولادی
wheel alignment
مسیر چرخ، خط سیر چرخ
صفحه 1097 از 1111