در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

wet

خیس، مرطوب، تر، نمناک، بارانی، هوای بارانی، باران، نم، رطوبت، خیس کردن، تر کردن، نم زدن

wet mix macadam

مخلوط ماکادام مرطوب، مخلوط ماکادام آبی

wetlands

مرداب، باتلاق، زمین‌های باتلاقی، نواحی مردابی

wetting agent

عامل مرطوب‌کننده، افزودنی مرطوب‌کننده، ماده خیس کننده

wheel

چرخ، فرمان، رل، سکان، هل دادن، کشیدن، بردن، پهن کردن، چرخیدن، چرخ زدن

« ۱۰۹۵  ۱۰۹۶  ۱۰۹۷ ۱۰۹۸ »
۲۴ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۱۰۹۷ از ۱۱۱۱ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰