در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

weighted mean

میانگین وزنی، میانگین وزن داده شده

weir

بند آب‌برگردان، بند سرریز، سرریز تخلیه، سرریز اندازه‌گیر (هیدرولیک)

weld

جوش، جوشکاری، لحیم، جوش دادن، به هم جوش دادن، متحد کردن، یکی کردن

welded joint

مفصل جوشی (جوشکاری شده)، درز جوشکاری شده، درز جوشی

well

چاه، چاله، خوب، خوش، سالم، سلامت، مطلوب، مناسب، درست، بادقت، کاملاً، حسابی

west

غرب، مغرب، باختر (مربوط به) غرب، غربی، به غرب، به طرف غرب

westbound a/

رو به غرب، به سوی غرب، به طرف غرب، عازم غرب، غربی

صفحه  1096  از  1111