way (through traveled) [USA] عرض کل قابل استفاده توسط وسایل نقلیه، عرض کل سوارهرو و شانه [اصطلاح آمریکایی]
way width (traveled) [USA] عرض کل قابل استفاده توسط وسایل نقلیه، عرض کل شانه و سوارهرو [اصطلاح آمریکایی]
wear ساییدگی، فرسایش، سایش، فرسودگی، کهنگی، پوشیدنی، پوشش، پوشاک، ساییدن، کهنه شدن، ساییده شدن، پوشیدن، به تن کردن، درست کردن، ایجاد کردن (شیار، سوراخ و ...)