در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

visa

ویزا، روادید، مهر روادید زدن، ویزا دادن

viscera

دل و روده، امعاء و احشاء

viscoelastic a/

ویسکوالاستیک، دارای خاصیت چسبندگی و کشایندگی، چسبناک، کشایند، گران‌رو

viscosity

چسبندگی، گران‌روی، کندروانی، ویسکوزیته، لزجی

viscosity (kinematic)

ویسکوزیته سینماتیک، گران‌روی جنبشی، لزجت سینماتیک، کندروانی جنبشی

viscous a/

ویسکوز، چسبنده، گران‌رو، کندروان، لزج

visibility

دید، قابلیت دید، دامنه دید

visible

قابل دیدن، قابل رؤیت، پیدا، نمایان، مرئی، هویدا، مشهود، آشکار

vision

بینایی، دید، قدرت دید، بینش، بصیرت، پندار، خیال

« ۱۰۷۶  ۱۰۷۷  ۱۰۷۸ ۱۰۷۹ »
۲۴ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۱۰۷۸ از ۱۱۱۱ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰