در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

well

چاه، چاله، خوب، خوش، سالم، سلامت، مطلوب، مناسب، درست، بادقت، کاملاً، حسابی

west

غرب، مغرب، باختر (مربوط به) غرب، غربی، به غرب، به طرف غرب

westbound a/

رو به غرب، به سوی غرب، به طرف غرب، عازم غرب، غربی

صفحه  2192  از  2222