در حال بارگذاری ...
 
 
لغت توضیح

weak

ضعیف، کم سو، سست، کم رنگ، کم رونق، متزلزل، بی‌ثبات

weak spot

نقطه ضعیف، محل دارای آسیب‌پذیری خاص

wear

ساییدگی، فرسایش، سایش، فرسودگی، کهنگی، پوشیدنی، پوشش، پوشاک، ساییدن، کهنه شدن، ساییده شدن، پوشیدن، به تن کردن، درست کردن، ایجاد کردن (شیار، سوراخ و ...)

wear (surface)

ساییدگی سطحی، فرسودگی سطحی، فرسایش سطحی

wear (tyre)

فرسایش لاستیک، استهلاک لاستیک

« ۲۱۸۲  ۲۱۸۳  ۲۱۸۴ ۲۱۸۵ »
۱۲ از ۲۶۶۵۹ نتیجه
۲۱۸۴ از ۲۲۲۲ صفحه
نتایج در هر صفحه: ۱۲۲۴۳۶۴۸۶۰