در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

waste

بایر، لم‌یزرع، موات، زاید، بی‌مصرف، باطله، اتلاف، تضییع، اسراف، فضولات، ضایعات زباله، آشغال، زمین بایر، زمین بی‌حاصل، تلف کردن، هدر دادن، ضایع کردن، اسراف کردن

صفحه  2173  از  2222