در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

visualize

پیش چشم آوردن، در ذهن مجسم کردن، در ذهن متصور ساختن، تصور کردن

visually

از نظر بینایی، به لحاظ بینایی، در ظاهر، ظاهراً، به طور بصری، از راه چشم

vitiate

خراب کردن، ضایع کردن، فاسد کردن، تضعیف کردن، بی‌اساس کردن، باطل کردن

Vitrification

شیشه‌ای کردن، شیشه‌ای شدن، شیشه شدگی، جنس شیشه‌ای، جنس شیشه مانند

vitrified slag

روباره شیشه‌ای شده، سرباره شیشه‌ای

صفحه  2159  از  2222