در حال بارگذاری ...
در مرورگر شما Javascript فعال نیست. برای استفاده بهتر از این سایت آن را فعال کنید.
بیشتر
لغت
توضیح
visibility
دید، قابلیت دید، دامنه دید
visibility (adequate)
قابلیت دید کافی
visibility (approach)
قابلیت دید تقرب، دید ورودی
visibility (clear)
قابلیت دید واضح، میدان دید آشکار
visibility coefficient
ضریب قابلیت دید، ضریب دید
visibility distance
مسافت دید، فاصله دید
visibility splay
مثلث دید
visible
قابل دیدن، قابل رؤیت، پیدا، نمایان، مرئی، هویدا، مشهود، آشکار
visible radiation
تشعشع قابل رؤیت، تشعشع مرئی
vision
بینایی، دید، قدرت دید، بینش، بصیرت، پندار، خیال
vision (binocular)
دید کامل (با دو چشم)
vision (colour)
دید رنگی
صفحه 2156 از 2222