در حال بارگذاری ...
در مرورگر شما Javascript فعال نیست. برای استفاده بهتر از این سایت آن را فعال کنید.
بیشتر
لغت
توضیح
vibration (ground)
لرزش زمین
vibration (internal) [concrete]
ارتعاش داخلی، لرزش درونی، درونلرزانی [بتن]
vibration (poker)
ویبره میلهای (بتن)
vibration (traffic – induced)
لرزش ایجاد شده در اثر ترافیک
vibration dmage
خسارت ناشی از لرزش، صدمه ناشی از لرزش
vibration limit
حد لرزش (بتن)
vibration meter
لرزشسنج
vibration resistance
مقاومت لرزشی
vibrator
لرزاننده، ویبراتور (بتن)
vibratory a/
لرزهای، لرزشی، ارتعاشی
vibratory driving
شمعکوبی ارتعاشی
vicinity
حول و هوش، پیرامون، اطراف
صفحه 2151 از 2222