در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

unloading

باراندازی، تخلیه بار، خالی کردن بار

unopposed

بدون مخالفت، بدون درگیری، بدون مقاومت

unplanned

پیش‌بینی نشده، اتفاقی، غیر منتظره، بدون برنامه، بدون نقشه، برنامه‌ریزی نشده

صفحه  2106  از  2222