در حال بارگذاری ...
در مرورگر شما Javascript فعال نیست. برای استفاده بهتر از این سایت آن را فعال کنید.
بیشتر
لغت
توضیح
undivided highway
راه تفکیک نشده، راه با مسیر رفت و برگشت جدا نشده
undulate
موج زدن، پیچ و تاب خوردن، موجدار بودن، موجدار کردن، تابدار کردن، نوسان داشتن
undulation
شکل موجی، موجی شکل، نوسان
undulation (surface)
موجداری سطح، نوسان سطحی
undulation of the ground
موجدار شدن زمین
uneven a/
ناهموار، ناصاف، متفاوت، متغیر، نامنظم، مرتعش، (عدد) فرد
uneven ground
زمین ناهموار
uneven road sign
تابلوی راه ناهموار
unevenness
ناهمواری، ناصافی، بینظمی، نامرتبی
unfair
غیرمنصفانه، غیر عادلانه، نادرست، بیانصاف، مغرض
unfair competition
رقابت ناسالم، رقابت ناعادلانه
unfasten one’s seat belt lv/
باز کردن کمربند ایمنی
صفحه 2099 از 2222