در حال بارگذاری ...
لغت توضیح

trauma

ضربه، آسیب، لطمه روحی، ضایعه روحی، زخم، جراحت

travel

سفر، مسافرت، مسافرت کردن، به مسافرت رفتن، طی کردن، پیمودن

صفحه  2051  از  2222