پرواز با شجاعت ؛ زنان چگونه دیوارهای نامرئی هوانوردی را میشکنند
به گزارش پرتال حمل و نقل به قلم خلیل الله معمارزاده ، زنان برای رسیدن به موقعیتی پایدار در صنعت هوانوردی به طور معمول ناچار می شوند تا هفت بار محل کار خود را تغییر دهند ؛ جابهجاییهایی پرهزینه ، تنها برای یافتن محیطی که شایستگیشان را ببیند . عجیب تر آنکه مطالعات جهانی هم تأکید میکند بیشترین عامل تأثیرگذار در افزایش مشارکت زنان نه حمایتهای نمادین ، بلکه شفافیت در سیستم ارتقای عادلانه شغلی بوده است ؛ جایی که معیار تنها توانمندی انسانی است ، نه جنسیت .
با این حال ، پرواز هرگز بدون جریان های مخالف ممکن نیست . زنان از کابین هواپیماها گرفته تا تمامی بخش ها و زنجیره های صنعت هوانوردی و اتاق های مدیریت بارها با آزار جنسی ، شوخیها و چشمان زهرآلود ، نگاههای قضاوتگر و تبعیضهای پنهان روبهرو شدهاند ؛ تجربههایی که محیط کار را خصمانه میکند و بسیاری را به ترک صنعت واداشته است . ریشه این زخم عمیق است : ما در جامعهای بزرگ شدیم که از کودکی با دیوارهای بلند تفکیک جنسیتی آموختیم «دیگری» را نه بهعنوان انسان ، که صرفاً زن یا مرد ببینیم . اگر آموزش فرهنگ محترمانه و انسانمحور جایگزین این نگاه جنسیتزده نشود ، هوانوردی همچنان بهترین استعدادهای زنانهاش را از دست خواهد داد .
اما حقیقت این است که زنان تنها قربانی نیستند ؛ آنان بار مسئولیتی دوچندان را نیز بر دوش میکشند. برای دیدهشدن ، باید علاوه بر مهارتهای علمی و فنی ، به ظرافتهای رفتاری و حتی جذابیتهای ظاهری خود نیز آگاه باشند . تلخ است ، اما واقعیتی است که نمیتوان انکارش کرد . با این همه ، آنچه ماندگارشان میکند نه این سلاح نرم ، بلکه استقلال درونی و نیرویی است که از ژرفای جانشان میجوشد . زنانی که این استقلال را یافتهاند ، هیچ مانعی ، حتی اگر ناممکن بهنظر برسد ، نه تنها نمیتواند پروازشان را متوقف کند ، بلکه در نرخ رشدی صعودی تر، آنها را قوی تر می کند .
علاقه به پرواز معمولاً در مواجهه های زودهنگام پیش از بیستسالگی در دختران تثبیت میشود ، اما زنانی هم هستند که در میانه چهلسالگی برای جبران رویاهای زیست نشده بیپروا به دل این آسمان زدهاند ؛ رفتاری متهورانه و جسورانه برای لمس عشقی تجربه نشده . پرواز برای آنان نه صرفاً شغلی تازه ، بلکه سفری هستیگرایانه برای کشف دوباره خویشتن بوده است .
واقعیت دیگر آن است که حضور زنان در سازمانها فقط مسئله عدالت جنسیتی یا تنوع نیست . از نگاه روانشناسی سازمانی ، این حضور ضرورتی حیاتی برای مدیریت بهینه از نظر علم رفتار سازمانی و فرهنگ سازمانی سالم است .
زنانی که سالها در قلب عملیات صنعت هوانوردی زیستهاند ، بهویژه مهمانداران ، سرمایههای خاموشی هستند که میتوانند با چرخش های شغلی درست ، به مدیران و رهبران آینده بدل شوند . تجربه ایران نشان داده هرجا چنین گردش شغلی بهدرستی اجرا شده ، نتایج درخشان بوده است .
با وجود همهی دشواریها ، ابزارهایی نیز اثربخشی خود را برای رشد زنان در این صنعت به اثبات رسانده اند : آموزشهای فشرده و کوتاه مدت در طی زمان که مانند پازل ، قطعهقطعه در کنار هم مهارتی کامل میسازند ، مربیانی که دست زنان را گرفتهاند و شبکههایی که فرصت همافزایی دادهاند . این ابزارها ، به همراه برندسازی شخصی و ساخت روایت حرفهای ، زن را از مرزهای سنتی رها کرده و او را به چهرهای ماندگار در صنعت بدل کردهاند .
امروز ، صنعت هوانوردی ایران بیش از هر زمان دیگری به رهبری تحولآفرین نیاز دارد ؛ رهبرانی که با ترکیب دلسوزی و شجاعت ، نه فقط سقفهای شیشهای ، که دیوارهای نامرئی فرهنگ مردسالار را درهم بشکنند و کاری که مردان غیرت به خرج نداده و همت نکردند ، آنان در جامعه و صنعت هوانوردی ایران به عنوانی رهبرانی تحول آفرین و الهام بخش به سرانجام برسانند ، رهبرانی که بدانند ایمنی و انسانیت دو بال یک پروازند و زنان در این مسیر نقشی بیبدیل دارند .
و من ایمان دارم : آینده این صنعت زنانهتر خواهد بود . نه به معنای حذف مردان ، بلکه به معنای آنکه زنانی که نیمهی پنهان این قدرت ما بودهاند ، فرمان این لکوموتیو تحول را بدست خواهند گرفت و زنجیره های تحول را همراه خود خواهند کشاند . زنانی که از درون خود نیرو میگیرند ، با شور و عقل ، با لطافتی که بهسان نسیم عاشقانهای در دل سختترین طوفانها جاری است ، این آسمان را روشنتر خواهند ساخت ، همانطور که در بحران دیدیم ، همانطور که این روزها هم در اطرافمان شاهد آنیم .
منتظر حضور شما در پیج اینستاگرام iranway هستیم