زنان در هوانوردی ؛ از مهمانداری تا مدیریت ، راهی پرچالش اما الهامبخش
به گزارش پرتال حمل و نقل به قلم خلیل الله معمارزاده ، زنان برای ورود و از آن مهم تر ماندن در صنعت هوانوردی مسیرهای متنوعی را برگزیدهاند ، مسیری که همواره با فرصتها و چالشهای فراوان همراه بوده است . در بسیاری از کشورها ، زنان به دلایل مختلف ، از جمله تشویق خانواده و ترجیحات شخصی ، به سمت مشاغلی چون مهمانداری هواپیما گرایش یافتهاند ؛ به گونهای که بیش از هفتاد و نه درصد آنان در این جایگاه مشغول به کارند .
مهمانداران نقشی اساسی در تضمین ایمنی و آسایش مسافران دارند و این موقعیت به دلیل انعطافپذیری بیشتر در برنامهریزی ، امکان برقراری تعادل نسبی میان کار و مسئولیتهای خانوادگی را فراهم میسازد . گروه مهمانداران زن در شرکت های هواپیمایی می تواند به عنوان یک گنجینه استعدادیابی درون زا داخل خود شرکت های هواپیمایی داخلی ایران باشد و تجربه های عملی نشان داده که این الگوی گردش شغلی بسیار موفق بوده است، چرا که زنان پس از کسب تجربه های عملیاتی ، به یک درک چندبعدی در موقعیتهای آتی شغلی خود در واحدهای برنامهریزی کرو، برنامهریزی بازرگانی پروازها و خدمات فرودگاهی، برنامهریزی فنی ناوگان و حسابداری می رسند و همین امر به آنها بسیار کمک می کند تا در نقش های خود بسیار موفق و متمایز حاضر شوند ، ضمن اینکه یک چشم انداز مسیر شغلی را به آنها فارغ از سقف های شیشه ای می دهد و انگیزه های خودجوش درونی آنها را بسیار معنادار می کند . تجارب نشان داده چنانچه زنان چشم انداز شغلی شفاف و عادلانه ای در ارتقاء ببیند، سهم مشارکت فعالانه تری خواهند داشت و سهم بزرگی در ایجاد تحرک در فرهنگ سازمانی خموده و بی تفاوت به سمت ایجاد فرهنگ شاداب سازمانی به سمت موفقیت خواهند داشت .
در کنار این گروه شغلی مهمانداران زن ، حدود نوزده درصد زنان بهعنوان دیسپچر فعالیت میکنند ، شانزده درصد در جایگاه کنترلر ترافیک هوایی قرار دارند و شانزده درصد دیگر در مدیریت فرودگاهها نقشآفرینی میکنند . هر یک از این نقشها اگرچه نیازمند مهارتها و صلاحیتهای متفاوت است ، اما در مجموع بر موفقیت کلی صنعت هوانوردی تأثیرگذارند . تجربه های دنیا نیز نشان داده زنان در حوزه مدیریت فرودگاههای جهان موفق تر و مسئولانه تر به ویژه در بحران ها عمل کرده اند .
با وجود این پیشرفتها ، حضور زنان در برخی بخشها همچنان بسیار اندک است . تنها ۲.۶ درصد از آنان در حوزه فنی تعمیر و نگهداری فعالیت میکنند ، ۳ درصد در جایگاه مدیران عامل یا مدیران ارشد سازمانهای هوانوردی قرار دارند و کمتر از پنج درصد آنان در جایگاه خلبانان حملونقل هوایی مشغول به کارند که عمدتا به آزارها و خشونت های جنسی متداول در این رده ها برمیگردد و زنان خودشان ترجیح می دهند در چنین فضاهای مسمومی نقش آفرینی نکنند . سهم زنان در نقشهای مالی یا عملیاتی ارشد اگر چه محدود بوده است اما بسیار موفق بوده است ، تجارب دنیا نشان داده بیشترین موفقیت زنان در صنعت هوانوردی در نقش های مالی ، بازرگانی و حقوقی توامان بوده است : پانزده درصد در مقام مدیر ارشد مالی ، چهار درصد در مقام مدیر ارشد عملیاتی و سیزده درصد در مدیریت بازرگانی و کمتر از هشت درصد در موقعیت های حقوقی . بالاترین سهم زنان در رهبری سازمانی مربوط به مدیریت منابع انسانی با ۳۷ درصد است . این آمار نابرابریهای ساختاری در صنعت هوانوردی را نشان می دهد که نتوانسته متناسب با استعدادها و ظرفیت های زنان ، توزیع بهینه ای متناسب با نقش ها داشته باشد .
پژوهشها نشان میدهد که این الگو در حوزه آموزش نیز بازتاب دارد . در حالی که ۲۸ درصد از دانشجویان مدیریت هوانوردی در جهان زن هستند ، در دورههای مهندسی هوانوردی و خلبانی این سهم تنها ۱۴ درصد است . چنین ارقامی نشان میدهد که مسیر زنان به سمت نقشهای رهبری و فنی همچنان با موانع ساختاری و فرهنگی گره خورده است . با این حال ، توسعه رشتهها و به ویژه دوره های آموزشی کوتاه مدت مرتبط با مدیریت هوانوردی شامل حوزههای مالی ، بازاریابی ، اقتصاد ، حسابداری ، ایمنی و قوانین هوانوردی میتواند بستر بسیار مناسبی برای افزایش جهشی مشارکت زنان فراهم کند .
در این میان ، برندسازی شخصی رهبران زن بهعنوان ابزاری برای ارتقای جایگاه آنان هم اهمیت ویژهای یافته است . ساختن برند شخصی به معنای ایجاد تصویر و اعتبار حرفهای است که بتواند اعتماد و احترام دیگران را جلب کند . در صنعت هوانوردی ، این امر شامل روایتسازی قانعکننده از تجارب ، تواناییها و دستاوردهای زنان ، حضور فعال در رسانههای اجتماعی بهویژه لینکدین ، ایجاد شبکههای حرفهای و همسویی ویژگیهای فردی با ارزشهای صنعت است .
تجربه نشان داده است که زنان رهبر و کاریزماتیک در این حوزه ترکیبی از دلسوزی ، شجاعت ، صداقت ، هیبت ، صمیمیت ، قاطعیت ، شایستگی ، پشتکار و صبر را از خود نشان دادهاند و همین ویژگیها آنان را قادر ساخته است تا در موقعیتهای بحرانی ، تصمیمهای قاطع و موفقی بگیرند و در عین حال ارتباط انسانی خود با همکاران و ذینفعان را به خوبی حفظ کنند .
با این وجود ، زنان همچنان با موانع جدی مواجهاند : تبعیض در استخدام و میزان حقوق و دستمزد ، فرصتهای محدود برای ارتقا ، کلیشههای جنسیتی و دشواری در ایجاد تعادل میان کار و زندگی خانوادگی . ساعات کاری طولانی و نامنظم ، پروازهای شبانه و مأموریتهای پیاپی ، دوره های بیولوژیک عادت ماهانه ، وقفه های شغلی بواسطه چرخه های بیولوژیک بدنی و بارداری و زایمان فشار مضاعفی بر زنان بهویژه در نقشهای پروازی وارد میکند . این شرایط ، همراه با عدم درک مناسب در فرهنگهای سازمانی مردسالارانه در نگاه به زنان به عنوان یک ضعیفه میتواند منجر به استرس ، فرسودگی شغلی ، گسلایت ذهنی ، به باور رسیدن عدم توانمندی و تسلیم شدن و ترک زودهنگام صنعت شود . گزارشهای جهانی نشان میدهد که بسیاری از زنان ظرف پنج سال از ورود به صنعت هوانوردی آن را ترک میکنند ، هرچند ممکن است به فعالیتهای حرفهای خود در حوزههای دیگر ادامه دهند .
در برابر این چالشها ، راهکارهایی نیز توسعه یافته است . برنامههای آموزشی کوتاهمدت و فشرده ، مربیگری فردی ، شبکهسازی حرفهای ، کارآموزی و سیاستهای حمایتی از تعادل کار و زندگی ، بهویژه مرخصی والدین و تسهیلات مراقبت از کودک ، میتواند مسیر موفقیت زنان را هموار سازد . دولتها و نهادهای بینالمللی نیز در این زمینه نقش مهمی ایفا کردهاند . از جمله ، اجلاسهای جهانی جنسیت در هوانوردی به میزبانی ایکائو از سال ۲۰۱۸ و ابتکار «هیچ کشوری جا نماند» این سازمان ، بر لزوم برابری جنسیتی و تقویت ظرفیت زنان در هوانوردی تأکید داشتهاند . همچنین طرحهایی چون «25BY2025» یاتا تلاش کردهاند حضور زنان در جایگاههای مدیریتی و عملیاتی را تا سالهای آینده بهطور چشمگیری افزایش دهند .
نمونههای موفق در کشورهای اسلامی و آسیای شرقی مانند سیاستهای تبعیض مثبت در اندونزی ، بورسیههای آموزشی در مالزی ، برنامههای مربیگری در فیلیپین و کمپینهای آگاهیبخشی در تایلند نشان میدهد که دولتها نیز در مسیر حمایت از حضور زنان در هوانوردی گامهای مهمی برداشتهاند . با این حال ، برای رفع کامل شکافهای جنسیتی نیاز به تداوم این اقدامات و همسویی میان دولتها، شرکتها و مؤسسات آموزشی وجود دارد .
بررسیهای تاریخی نیز یادآور میشود که زنان از آغاز پیدایش هوانوردی نقشی مهم ایفا کردهاند . از ریموند د لاروش ، نخستین زن دارای گواهینامه خلبانی در سال ۱۹۱۰، تا آملیا ارهارت ، زنان پیشگام در جنگ جهانی دوم و صبیها در کشور همسایه مان ترکیه نقش آنان همواره در الهام بخشی در مسیر توسعه صنعت پررنگ بوده است . با وجود کنارگذاشته شدن از بسیاری سازمانها و مواجهه با تبعیضهای گسترده ، زنان با پشتکار راه خود را یا گشودهاند یا ساخته اند . امروز نیز در بسیاری کشورها ، از اروپا و آمریکا تا جنوب شرقی آسیا ، زنان در نقشهای کلیدی از کابین پرواز تا مدیریت فرودگاهها حضور دارند .
این واقعیت که زنان موفقیت خود را نه فقط به محیط کار ، بلکه به تجربیات بیرونی مبتنی بر انگیزه های سرشار درونی ، الگوها ، مربیان و حمایتهای اجتماعی نسبت میدهند ، نشان میدهد که توسعه ظرفیت زنان در هوانوردی نیازمند رویکردی جامع است . سازمانها باید علاوه بر اصلاح ساختارهای داخلی ، سرمایهگذاری جدی در برنامههای آموزشی ، مربیگری و اجتماعی داشته باشند تا زنان بتوانند مهارتها و اعتماد به نفس لازم برای پذیرش نقشهای رهبری را به دست آورند .
در نهایت ، آینده هوانوردی بدون مشارکت کامل زنان قابل تصور نیست . این صنعت برای پاسخگویی به نیاز روزافزون نیروی انسانی ، افزایش ایمنی ، ارتقای نوآوری و بهبود عملکرد سازمانی ، به حضور متوازن زنان و مردان در تمام سطوح نیاز دارد . زنانی که با شجاعت موانع را درهم شکستهاند ، امروز الهامبخش نسلهای آیندهاند و الگویی از تعادل میان زندگی شخصی و حرفهای ارائه کردهاند . با حمایتهای ساختاری ، فرهنگی و آموزشی ، هوانوردی میتواند به صنعتی فراگیرتر ، انسانیتر و پایدارتر بدل شود ؛ صنعتی که زنان در آن نهتنها حضوری نمادین ، بلکه نقشی تعیینکننده در شکلدهی آینده ایران عزیزمان خواهند داشت .
منتظر حضور شما در پیج اینستاگرام iranway هستیم