مرز دوغارون ؛ دروازه ترانزیت منطقهای یا قربانی چندصدایی مدیریتی ؟
به گزارش پرتال حمل و نقل به قلم امیر سلمان افشار ، مرز دوغارون در استان خراسان رضوی طی دو دهه اخیر از یک نقطه مرزی ساده به یکی از مهمترین گذرگاههای تجاری ایران و افغانستان و ورودی یک کریدور لجستیکی بینالمللی تبدیل شده است .
افزایش حجم ترانزیت کالا ، توسعه زیرساختها و ورود سرمایهگذاریهای بینالمللی ، این مرز را به گرهای کلیدی در تجارت منطقهای بدل کرده است .
ساختار فعلی مدیریت در دوغارون بر سه رکن گمرک دولتی ، سازمان منطقه آزاد و یک اپراتور اصلی انبارها و خدمات لجستیکی استوار است که هر کدام با مقررات ، رویهها و منافع جداگانه عمل میکنند .
این چندپارگی منجر به تعدد مراکز تصمیمگیری ، تکرار فرآیندها ، بروکراسی سنگین ، رقابت ناسالم و ایجاد شکاف اطلاعاتی میان سامانههای الکترونیکی گمرک ، منطقه آزاد و شرکتهای لجستیکی شده است .
در قالب «طرح تلفیق محوطههای دوغارون» ، ادغام این سه مجموعه در یک ساختار یکپارچه با ماهیت «هاب لجستیکی» پیشنهاد میشود تا هم زنجیره تأمین در این گذرگاه مرزی بهصورت متمرکز مدیریت شود و هم پنجره واحد عملیاتی و دیجیتال شکل بگیرد .
اهداف کلیدی این ادغام شامل حذف مراکز متعدد تصمیمگیری ، بازطراحی فرآیندهای ترخیص، کاهش زمان توقف کامیونها از حدود ۲ تا ۳ روز به حدود ۲۰ ساعت و تسهیل همزمان صدور مجوزهای گمرکی و منطقهای است .
در این چارچوب ، ایجاد یک سامانه جامع و یکپارچه لجستیکی (CISL) بهعنوان زیرساخت دیجیتال مرکزی پیشبینی شده که کلیه اطلاعات ورود کامیونها ، مشخصات محموله ، مجوزها ، انبارش ، جابهجایی و تسویههای مالی و حقوقی را در لحظه ثبت و میان همه ذینفعان به اشتراک بگذارد .
چنین پلتفرمی علاوه بر افزایش شفافیت و قابلیت رهگیری ، بستر برنامهریزی بلندمدت ، جذب سرمایهگذاری ، توسعه انبارهای تخصصی (از جمله سردخانهها) ، پارکینگهای هوشمند و خدمات ارزشافزوده پس از تولید را فراهم میکند .
تحلیل اقتصادی گزارش نشان میدهد که با فرض هزینه روزانه ۵۰ میلیون ریال برای هر کامیون (شامل کرایه ، استهلاک و بیمه) ، کاهش زمان ترخیص از ۷۲ ساعت به ۲۰ ساعت میتواند بهطور معناداری هزینههای واردات و صادرات با افغانستان را کاهش دهد و رقابتپذیری مسیر دوغارون را در برابر کریدورهای رقیب منطقهای افزایش دهد .
در سناریوی بلندمدت ، این مرز قابلیت تبدیل شدن به هاب اصلی ترانزیت کالا میان بنادر خلیج فارس و کشورهای آسیای مرکزی و کاهش وابستگی به مسیرهای شمالی را خواهد داشت .
با وجود این مزایا ، گزارش بهصراحت بر چالشها و ریسکهای جدی طرح ادغام نیز تأکید میکند ؛ از جمله مقاومت مدیریتی و تعارض منافع نهادهای موجود ، لزوم بازنگری قراردادها و مجوزهای بلندمدت ، نیاز به بازآموزی و جابهجایی نیروی انسانی و مخاطرات ناشی از بیثباتی سیاسی و تغییرات سیاست تجاری در افغانستان .
همچنین هشدار داده میشود که اجرای ناقص ادغام میتواند به از دست رفتن مزیت رقابتی در برابر گذرگاههای بینالمللی رقیب و کاهش جذابیت اقتصادی ایران در این کریدور شرقی منجر شود .
در بخش پایانی ، برای فعالان اقتصادی و شرکتهای لجستیکی توصیههایی از جمله اتصال سامانههای خود به پلتفرم مشترک CISL ، سرمایهگذاری در خدمات مکمل و تخصصی (مانند سردخانهها و خدمات پس از تولید) ، انعقاد تفاهمنامههای پیشدستانه با نهاد ادغامی جدید و حضور فعال در مجامع تصمیمسازی جهت اثرگذاری بر آییننامهها و تعرفهها ارائه میشود .
گزارش تأکید میکند که دوغارون در آستانه یک تغییر راهبردی قرار دارد و نوع طراحی و اجرای ادغام ، تعیین خواهد کرد که این مرز به «بندر خشک شرق کشور» ارتقا یابد یا در سطح یک بازآرایی بروکراتیک ناکامل باقی بماند .
گردآوری و تنظیم : امیر سلمان افشار
منتظر حضور شما در پیج اینستاگرام iranway هستیم