آغاز تغییر مسیر سیاستگذاری ریلی از طریق بورس سبز سوخت حملونقل
به گزارش پرتال حمل و نقل ، در حالیکه ایران با چالشهای جدی در توسعه زیرساختهای حملونقل ریلی مواجه است ، ایده ایجاد بورس سبز سوخت حملونقل بهعنوان یک مکانیسم نوین تامین مالی ، مورد توجه مسئولان قرار گرفته است .
این ایده بر پایه سازوکار عرضهوتقاضا با حداقل مداخله دولتی استوار است و هدف آن جذب سرمایه برای پروژههای ریلی پایدار و کمکربن خواهد بود . ایده ایجاد «بورس سبز حملونقل» بهعنوان یک ابزار نوین تأمین مالی ، در شرایطی در محافل کارشناسی و سیاستگذاری مطرح شده است که به اعتقاد کارشناسان این سازوکار در صورت برنامهریزی و اجرای درست میتواند ابزار پیشران تأمین سرمایه برای پروژهها و طرحهای ریلی باشد و همزمان اهداف اقتصادی و زیستمحیطی را دنبال کند .
اهداف پیشبینیشده روی کاغذ
مدیرعامل شرکت راهآهن در این مراسم با اشاره به تکلیف تکرارشونده برنامههای توسعه مبنی بر سهم ۳۰ درصدی حملونقل ریلی از جابهجایی بار ، تأکید کرد که تحقق این هدف در شرایط افزایش تقاضای حملونقل ، نیازمند برنامهریزی مدون و سرمایهگذاریهای سنگین است . به باور او ، بدون اصلاحات ساختاری در بازار حملونقل و ایجاد جذابیت اقتصادی برای ذینفعان ، این هدف همچنان روی کاغذ باقی خواهد ماند .
ذاکری همچنین از تدوین «بسته اصلاحات سیاستی» خبر داد ؛ بستهای که قرار است پس از تصویب در دولت و همراهی مجلس ، بستر تأمین مالی پایدار برای بخش ریلی را فراهم کند . محور نخست این بسته ، اصلاحات بازار و مدیریت تقاضاست ؛ جایی که موضوع حساس قیمتگذاری سوخت و کاهش یارانههای پنهان حملونقل مطرح میشود .
در بخش سرمایهگذاری ، مدیرعامل راهآهن رقم مورد نیاز برای تحقق اهداف برنامه هفتم را حدود ۱۷ میلیارد دلار اعلام کرد ؛ رقمی که قرار است ۳۷درصد آن توسط بخش خصوصی تأمین شود و مابقی از مسیرهایی مانند تهاتر ، مولدسازی داراییهای عمومی و فاینانس خارجی انجام خواهد شد . این اعداد ، نشاندهنده ابعاد بزرگ چالش تأمین مالی در بخش ریلی و در عین حال ، آزمونی جدی برای میزان اعتماد و مشارکت بخش خصوصی است .
ذاکری همچنین از پیشبینی ۱۲سیاست حمایتی برای تسهیل مشارکت بخش خصوصی خبر داد و تأکید کرد که ساختار شورای راهبری با حضور انجمنهای حملونقل ریلی شکل گرفته تا بخش خصوصی نهتنها در اجرا ، بلکه در سیاستگذاری نیز نقش فعال داشته باشد .
ایدهای برای تامین مالی از بورس سبز
یکی از پیشنهادهای کلیدی راهآهن ، ایجاد «بورس سبز سوخت» با مکانیسم عرضهوتقاضا و حداقل مداخله دستوری است . ذاکری معتقد است که بدون اصلاح ساختار قیمت سوخت ، صرفه اقتصادی حملونقل ریلی برای صاحبان کالا ملموس نخواهد شد . در کنار این ایده ، پیشنهاد «معافیت سوختی مبتنی بر عملکرد» نیز مطرح شده است ؛ به این معنا که شرکتهایی که حمل بار خود را به ریل منتقل کنند ، متناسب با عملکردشان از مشوقهای سوختی بهرهمند شوند . این رویکرد نشاندهنده تلاش راهآهن برای عبور از سیاستهای دستوری و حرکت به سمت ابزارهای اقتصادی است ؛ مسیری که در صورت اجرا ، میتواند توازن رقابت میان جاده و ریل را تا حدی اصلاح کند .
توسعه ریلی مبتنی بر بورس سبز ، تنها به معنای ساخت خطآهن نیست ؛ این رویکرد میتواند به کاهش هزینههای حملونقل کالا ، افزایش رقابتپذیری صادرات ، کاهش مصرف سوخت و آلودگی هوا و حتی ایجاد بازار جدیدی در نظام مالی کشور منجر شود . به بیان دیگر ، بورس سبز ریلی میتواند نقطه تلاقی اقتصاد ، محیطزیست و توسعه پایدار باشد .
به باور کارشناسان ؛ ایده ایجاد بورس سبز برای حملونقل ، اگر با نگاه اقتصادی و برنامهریزی دقیق دنبال شود ، میتواند پاسخی عملی به بنبست تأمین مالی پروژههای ریلی ایران باشد . در شرایطی که اهداف توسعه ریلی بدون تزریق سرمایه پایدار دستنیافتنی است ، بورس سبز نه یک انتخاب لوکس ، بلکه یک ضرورت راهبردی برای آینده حملونقل و لجستیک کشور بهشمار میرود .
ضرورتهای وجودی راهاندازی بورس سبز
صحبتهای روز گذشته از سوی مدیرعامل شرکت راهآهن و همچنین رسانهایشدن برخی زمزمهها از سوی مدیران بازار سرمایه طی روزهای گذشته نشان از جدی بودن ایده «بورس سبز» برای حملونقل و حتی «بورس سبز سوخت» دارد ؛ با اینحال ، مطرحشدن این ایده را میتوان علامت مثبتی دانست که نشان میدهد ارادهای برای طراحی ابزارهای جدید تامین مالی وجود دارد . باید در نظر داشت که در ایران اجزای پراکندهای که برای شکلگیری یک بورس سبز (ابزار و بازار اختصاصی برای تأمین مالی پروژههای کمکربن مانند ریلیشدن حملونقل) لازم است وجود دارد . با این حال ، خلأهای ساختاری ، نظارتی ، مالی و اعتباری مانع از بهرهبرداری کامل از این ظرفیتها میشوند .
بازار سرمایه ایران از نظر عمق و نهادها ظرفیتهایی دارد که میتوان از آنها استفاده کرد ؛ اما تجربه انتشار اوراق و اوراق «سبز» در ایران هنوز محدود و تازهپاست و استانداردسازی و چارچوبهای عملیاتی برای انتشار ، تخصیص وجوه و گزارشدهی شفاف ، کاملاً جا نیفتادهاند . کارشناسان معتقدند ؛ بورس سبز نیازمند حضور قوی سرمایهگذاران نهادی و بازار ثانویه برای نقدشوندگی است . این در حالی است که در ایران تامین مالی زیرساختی معمولاً از طریق بانکها و پروژههای دولتی انجام شده ؛ اتصال پایدار سرمایهگذاران نهادی به ابزارهای بلندمدتِ مرتبط با ریلی هنوز ضعیف است . بدون تضمین نقدشوندگی و بازار ثانویه مناسب ، هزینه جذب سرمایه بالا خواهد ماند .
برای جذب سرمایهگذاران نیز نهادی خصوصی و خارجی لازم است ؛ نهادهایی مانند شرکتهای تضمینکننده ریسک پروژه ، صندوقهای زیرساخت سبز و نهادهای رتبهبندی سبز . در حال حاضر ظرفیتهای محدود و منتشرِ مبتنی بر پروژهای وجود دارد ، اما فراگیری کم است . در چنین شرایطی اگر «بورس سبز» بدون استانداردهای شفاف و بدون تضمینهای واقعی برای جریان نقدی و پوشش ریسک ارزی و سیاسی راهاندازی شود ، بیش از آنکه منابع جدید جذب کند ، به یک «برچسب بازاریابی» تبدیل میشود که اعتماد سرمایهگذاران را تخریب میکند . همین نتیجه در بسیاری کشورها زمانی رخ داده که نهاد ناظر ضعیف بوده است .
باید در نظر داشت که بدون شفافیت در تخصیص منابع و گزارشدهی اثرات، «بورس سبز» به ابزاری برای تبلیغات سیاسی یا جذب مقطعی نقدینگی تبدیل خواهد شد . بازارهای پیشرفته الزام به افشای سالانه تخصیص و سنجش اثرات (مثلاً کاهش انتشار دیاکسیدکربن یا مصرف سوخت) را دارند . در ایران ، ضعف در استاندارد گزارشدهی پایداری شرکتها خطر ناکارآمدی و از بین رفتن اعتماد سرمایهگذاران را تشدید میکند .
منتظر حضور شما در پیج اینستاگرام iranway هستیم